پل زده ام زقلب خود، تا توگذر کنیصنم عبورتو شفای من ، کی توگذر کنیصنم ؟
بیا که دل برای تو تپد زشور واشتیاق گرچه لگدزنی ولی ، مر حتم کنی صنم
**
بی تو مرا قرار نیست ، فرصت انتظارنیست شکسته دل خزان شده ،شوکت آنبهار نیست
بیاوبا خودت بیار ،دوباره شورزندگی بی تو بهار نمی شود ،فراغت افتخار نیست
**
تا توشدی بهار من ، من شده امنگارتو جان وسرو تنم شده پیشکشی ونثارتو
بی تونفس کشیدنم ، کندن کوهبیستون گربکنی قبول ، من، سایه شومکنار تو
31/2/98
\g ، ,تو ,بی ,کنی ,بهار ,ام ,پل زده ,من ، ,بی تو ,توگذر کنی ,کنی صنم
درباره این سایت